به نام خدا از کجا واز چی بنویسم .چیز خاصی نیست که ازش بنویسم .یه اسمون ابری وهوای سرد سوزناک انگار میخواد خیلی زود برف بباره .فکر کنم یه یخبندان درراهه قراره خیابونهای پشت وجلو مثل خیابون ولی عصر یخبزنه دارمیخها رو میبینم که قراره پوتین بپوشم برم رویخها اخه بوتهای کف تختم بدرد برف ویخبندان نمیخوردند .باید یه سرمای حسابی توراه باشه وملکه برفی قراره به همه جا برف بپاشه .اقایون کارتن خواب عزیز هم قراره توبرف وکولاک یخ بزنن و به ملکوت اعلی بپیوندند .کارتن خوابهای عزیز دوستان بعضیها هستند که خیلی به فکرشون هستند .از کارتن خوابها همه چیز میسازند دزد بازیگر هنر پیشه سوپر استار شوهر کرایه ای زن اجاره ای و جیب بر فامیل قلابی واسه مهمونیها و شریک جنسی آدمهای پست ورذل .آدمهای بدبختی که قربانی هستنداین دفعه هم قربانی یخبندان وملکه برفی خواهند شد تمام کارتن خوابهای معتاد عزیز منتظر سرمای شدید باشند .الانم حوصله ندارم بنویسم ولی میگم عیبی نداره بگذار بنویسم .حالا که سرما آمده هرچیزی نعمتی داره همون طور که سیلابها برای موقع خودشون بلا هستند ویک عده رو توراه ازبین میبرند قربانی مالی جانی میگیرند برای فصل آینده و برای تابستان برای بقیه باعث وفور نعمت و فراوانی واب هست .پس باید همیشه یه عده قربانی بشن تا بقیه تو وفور نعمت زندگی کنند .حتی قانون طبیعت برای بقای زندگی موجودات زنده دیگه هم همین طوره که چطور چرخه طبیعت داره طی میشه و توی جنگل کدوم موجود کدوم موجود رو میخوره تا زندگی کنه و همیشه قویترها ضعیفترها رو میخورند مثل آهوی زیبای قشنگه که طعمه شیر وپلنگ میشه دونیا اونقدر هم روی عدالت نمیچرخه .در واقعیت ولی باز هم چرخه طبیعت وقانون طبیعی دنیا طوریه که من نمیدونم کاریش کنم و بای ...
ادامه مطلبما را در سایت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sahelnaderi بازدید : 77 تاريخ : يکشنبه 20 آذر 1401 ساعت: 21:14